وقتی که بن بست غربت ، سایه سار قفسم بود ، زیر رگبار مصیبت ، بی کسی تنها کسم بود !
کنم هر شب دعایی ، کز دلم بیرون رود مهرش ، ولی آهسته می گویم ، الهی بی اثر باشد .
در خواب ناز بودم شبی ، دیدم کسی در می زند ، در را گشودم روی او ، دیدم غم است در می زند ، ای دوستان بی وفا ، از غم بیاموزید وفا ، غم با آن همه بیگانگی ، هر شب به من سر می زند .
خدایا ! سرای محبت کجاست ؟ من آواره ام ، شهر الفت کجاست ؟
کسانی که از عشق دم می زنند ! چرا بین ما را به هم می زنند ؟
ای پیتزای قلبم ، ای همبرگر زندگی ، ای ماکارونی افکارم ، بی تو من فلافلم .
زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی .
ای آنکه در نگاه تو خورشید خفته است ، این نامه را بنام تو آغاز میکنم .
(برات شب ها اس ام اس میدم تا بهت بگم : تنهام ، مثل ماه و کوچیکم ، مثل ستاره .
مهم نیست قشنگ باشی ، قشنگ اینه که مهم باشی ، حتی برای یک نفر .
نظرات شما عزیزان:
ϰ-†нêmê§ |